آیه 16 سوره مزمل
<<15 | آیه 16 سوره مزمل | 17>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
تا فرعون نافرمانی آن رسول کرد ما هم او را به قهر و انتقام سخت بگرفتیم.
پس فرعون از آن رسول نافرمانی کرد، پس او را به عذابی سخت گرفتیم.
[ولى] فرعون به آن فرستاده عصيان ورزيد، پس ما او را به سختى فرو گرفتيم.
و فرعون از پيامبر فرمان نبرد. ما نيز او را به سختى فروگرفتيم.
(ولی) فرعون به مخالفت و نافرمانی آن رسول برخاست، و ما او را سخت مجازات کردیم!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- و بيل: شديد و سخت. وبل: شدت: «وبل الشيء: اشتد».
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّا أَرْسَلْنا إِلَيْكُمْ رَسُولًا شاهِداً عَلَيْكُمْ كَما أَرْسَلْنا إِلى فِرْعَوْنَ رَسُولًا «15» فَعَصى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْناهُ أَخْذاً وَبِيلًا «16»
همانا ما رسولى را كه گواه بر شماست، به سوى شما فرستاديم، همانگونه كه به سوى فرعون رسولى فرستاديم. امّا فرعون، آن رسول را نافرمانى كرد و ما او را به كيفرى وخيم گرفتيم.
نکته ها
«وبيل» به معناى وخيم و سنگين است.
شهادت و گواهى، به معناى آن است كه انسان با حواس خود چيزى را بشنود و يا ببيند، و بنا بر آيات قرآن كريم و روايات، پيامبر اكرم و اولياى معصوم عليهم السلام بر تمام اعمال ما شاهدند.
تكرار كلمه «رسول» در اين آيات، بيانگر اين نكته است كه مخالفت با انبيا به خاطر مقام رسالت آنهاست، همان گونه كه تكرار كلمه «فِرْعَوْنُ»، تأكيد بر آن است كه در برابر قهر خداوند، بزرگترين قدرت نيز توان دفاع و مقابله را ندارد.
در قرآن در دو آيه ديگر نيز از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به عنوان شاهد نام برده شده است. «1»
همه پيامبران به سوى قومشان مبعوث شدهاند، جز حضرت موسى كه در همان آغاز، مأمور شد به دربار فرعون رود و او را دعوت كند. آرى در جامعهاى كه تحتِ حكومت يك حاكم ظالم است، مبارزه با طاغوت در رأس برنامه انبياست. «أَرْسَلْنا إِلى فِرْعَوْنَ»
پیام ها
1- پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بر امّت خويش گواه است و نظارت كامل دارد. «رَسُولًا شاهِداً عَلَيْكُمْ»
2- پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در دنيا شاهد بر اعمال است. «شاهِداً عَلَيْكُمْ» و در آخرت اداى شهادت مىكند. «جِئْنا بِكَ عَلى هؤُلاءِ شَهِيداً» «2»
«1». احزاب، 45 و فتح، 8.
«2». نساء، 41.
جلد 10 - صفحه 273
3- انجام رسالت، همراه با نظارت است. «رَسُولًا شاهِداً»
4- فلسفه بعثت انبيا در همه زمانها يكى است. أَرْسَلْنا إِلَيْكُمْ ... كَما أَرْسَلْنا إِلى فِرْعَوْنَ
5- تاريخ آينه عبرت است، از آن پند بگيريد. كَما أَرْسَلْنا إِلى فِرْعَوْنَ رَسُولًا فَعَصى ... فَأَخَذْناهُ
6- در مبارزه با منكرات به سراغ سرچشمه برويد. «أَرْسَلْنا إِلى فِرْعَوْنَ»
7- براى وعده و وعيدهايى كه به مردم مىدهيد، نمونه عملى ارائه كنيد. (خداوند كه كافران مرفّه را تهديد مىكند، عاقبت فرعون را يادآورى مىكند.) ذَرْنِي وَ الْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ ... فَعَصى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْناهُ أَخْذاً وَبِيلًا
8- سرپيچى از فرمان رسول خدا، سبب گرفتارى مىشود. «فَعَصى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْناهُ أَخْذاً وَبِيلًا»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَعَصى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْناهُ أَخْذاً وَبِيلاً «16»
فَعَصى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ: پس نافرمانى نمود فرعون، آن پيغمبر را و دعوت او را اجابت ننمود، فَأَخَذْناهُ أَخْذاً وَبِيلًا: پس گرفتيم او را گرفتنى سخت و غليظ، چه با وجود كثرت لشگر و وسعت ملك و سلطنت، به آبش غرق كرديم؛ هنوز به قعر دريا نرسيده، او را به آتش وارد ساختيم.
بيان: تخصيص فرعون به ذكر به جهت آنست كه پيشواى اهل ضلالت و مضل مردم بود از راه حق، و ادعاى الوهيت نمود؛ در آيه تهديد عظيمى است
جلد 13 - صفحه 365
نسبت به سركشان و ياغيان به اينكه: ما فرعون را كه عظمت و حشمت و ابهتش از شما بيشتر بود، مستأصل ساختيم و به عذاب اليم گرفتار كرديم در دنيا و آخرت كه شنيديد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ ذَرْنِي وَ الْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَ مَهِّلْهُمْ قَلِيلاً «11» إِنَّ لَدَيْنا أَنْكالاً وَ جَحِيماً «12» وَ طَعاماً ذا غُصَّةٍ وَ عَذاباً أَلِيماً «13» يَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ وَ كانَتِ الْجِبالُ كَثِيباً مَهِيلاً «14» إِنَّا أَرْسَلْنا إِلَيْكُمْ رَسُولاً شاهِداً عَلَيْكُمْ كَما أَرْسَلْنا إِلى فِرْعَوْنَ رَسُولاً «15»
فَعَصى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْناهُ أَخْذاً وَبِيلاً «16» فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِيباً «17» السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ كانَ وَعْدُهُ مَفْعُولاً «18» إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبِيلاً «19»
ترجمه
و واگذار مرا با تكذيب كنندگان كه صاحبان نعمتند و مهلت ده آنها را اندكى
همانا نزد ما است غلهاى گران و آتش سوزان
و خوراك گلوگير و عذابى دردناك
روزى كه بلرزه در آيد زمين و كوهها و بگردد كوهها تلهاى ريگ پراكنده
همانا ما فرستاديم بسوى شما پيغمبرى را گواه بر شما همچنان كه فرستاديم بسوى فرعون پيغمبرى
پس نافرمانى كرد فرعون آن پيغمبر را پس گرفتيم او را گرفتنى سخت
پس چگونه پرهيز ميكنيد اگر كافر باشيد در روز كه ميگرداند كودكانر پيران
آسمان شكافته شود در آن ميباشد وعده او انجام شده
همانا اين پندى است پس هر كه بخواهد ميگيرد بسوى پروردگارش راهى.
تفسير
در آيه سابقه خداوند دستور فرمود به پيغمبر خود كه از كفّار
جلد 5 صفحه 295
دورى كند بخوبى و در اين آيات ميفرمايد آنها را كه تكذيب نمودند تو را و وصيّت را با آنكه صاحب مال و نعمت دنيوى هستند بمن واگذار نما تا بمجازات اعمالشان برسانم و چند روزى بآنها مهلت ده تا موعد جزاى آنها بفتوحات اسلامى در دنيا برسد و در آخرت براى آنها نزد ما غلهاى گران و امواج آتش سوزان جهنّم و خوراك گلو گير آن مانند زقّوم و ضريع كه در نهايت تلخى و عفونت و خشونت است و عذاب دردناك آن آماده و مهيّا است در روز كه زمين بلرزه در آيد يا خسف شود چنانچه قمّى ره فرموده و كوهها نيز متزلزل و از جا كنده و نرم و مبدّل شود بشن و ريگ فراوانى كه بريزش پائين از بالا سرازير گردد اكنون ما نزد شما پيغمبرى فرستاديم كه گواه بر اعمال شما باشد نزد خدا روز قيامت چنانچه فرستاديم نزد فرعون پادشاه مصر پيغمبرى را كه همه ميدانيد و ميشناسيد او را كه موسى بن عمران بوده و محتاج بذكر نيست پس فرعون اطاعت او امر او را ننمود و ما گرفتيم او را بگناهش گرفتن سخت ناگوارى كه در تواريخ ذكر شده و در قرآن مكرّر گوشزد گرديده است كه با عساكرش بنحو عجيبى غرق شدند و شما بايد از آن عبرت گيريد و بترسيد از آنكه خداوند شما را هم در دنيا مانند آنها بگناهتان بگيرد و مجازات فرمايد و اگر مؤاخذه دنيوى ما از اين قبيل باشد پس چگونه خود را حفظ ميكنيد و ميپرهيزيد شما در صورت بقاء بر كفر از عذاب و هول روز كه كودكان را پير ميكند وقتى كه ميشنوند صيحه آسمانيرا و در آنروز آسمان شكافته و منشق ميگردد و وعده خدا بانجاز ميرسد آنچه ذكر شد موعظه و نصيحت و موجب تذكّر بود براى شما فعلا اجبارى نيست هر كس خواسته باشد از اين عذابها مأمون باشد براى خودش راهى بسوى پروردگارش باز كند و هيچ راهى بهتر از راه قبول اسلام و ولايت مولاى متّقيان نيست بايد آنرا اخذ نمود و در دنيا و آخرت مأمون بود و ضمير بارز در منفطر به راجع است ظاهرا بيوم و باء بمعناى في يا براى سببيّت است و اخبار از سماء بمنفطر باعتبار جواز تذكير و تأنيث است در آن و ولدان جمع وليد بمعناى كودك و شيب بكسر شين ظاهرا جمع اشيب بمعنى سپيد مو و پير است.
جلد 5 صفحه 296
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَعَصي فِرعَونُ الرَّسُولَ فَأَخَذناهُ أَخذاً وَبِيلاً «16»
پس عصيان كرد فرعون رسول را پس گرفتيم او را گرفتن بسيار سخت.
فَعَصي فِرعَونُ الرَّسُولَ عصيان فرعون انكار رسالت موسي بود و معجزات او را سحر ميپنداشت و انكار توحيد و دعوي الوهيت حتي گفت: ما عَلِمتُ لَكُم مِن إِلهٍ غَيرِي و گفت: أَنَا رَبُّكُمُ الأَعلي و اذيت ببني اسرائيل: يُذَبِّحُ أَبناءَهُم وَ يَستَحيِي نِساءَهُم و مردان آنها را باعمال شاقه وادار ميكرد و غير اينها، شما كفار و مشركين هم چه اندازه اذيت برسول خود كرديد سنگ بقدمهاي او زديد. خاكروبه بر سرش ريختيد، ساحر و مجنون و كذاب و مفتري گفتيد: عبا بگردنش تابيديد، سنگ به پيشانيش و دندان مباركش زديد، چه اندازه از اصحاب بزرگوارش را كشتيد مثل عم بزرگوارش حضرت حمزه و پسر عمش جعفر طيار و غير اينها.
فَأَخَذناهُ أَخذاً وَبِيلًا اولا: فَأَرسَلنا عَلَيهِمُ الطُّوفانَ وَ الجَرادَ وَ القُمَّلَ وَ الضَّفادِعَ وَ الدَّمَ آياتٍ مُفَصَّلاتٍ فَاستَكبَرُوا وَ كانُوا قَوماً مُجرِمِينَ اعراف آيه 130. ثانيا:
جلد 17 - صفحه 256
فَانتَقَمنا مِنهُم فَأَغرَقناهُم فِي اليَمِّ بِأَنَّهُم كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ كانُوا عَنها غافِلِينَ اعراف آيه 136، و ثالثا در عالم برزخ و يوم القيامة: النّارُ يُعرَضُونَ عَلَيها غُدُوًّا وَ عَشِيًّا وَ يَومَ تَقُومُ السّاعَةُ أَدخِلُوا آلَ فِرعَونَ أَشَدَّ العَذابِ مؤمن آيه 49.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 16)- ولی «فرعون به مخالفت و نافرمانی آن رسول، برخاست و ما او را سخت مجازات کردیم»! (فعصی فرعون الرسول فاخذناه اخذا وبیلا).
نه لشکر عظیم او مانع از عذاب الهی شد، و نه وسعت مملکت و قدرت حکومت و اموال و ثروتشان جلو این کار را گرفت و سر انجام همگی در امواج خروشان نیل که به آن مباهات میکردند غرق شدند، شما که در سطحی بسیار پائینتر از آنها قرار دارید در باره خود چه میاندیشید؟
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص406
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم